این زنان روستایی قبل از این ماهانه 500 تا 600 هزار تومان از فعالیتهایشان درآمد داشتند و حالشان خوب بود، وقتی یک نفر از آنها به درآمد یک میلیون تومان میرسید، از نظر آنها آن شخص دیگر میلیونر شده بود، آنها زنان توانمند با ایدههای جذابی هستند و حالا در این شرایط دیگر همان حقوق 500، 600 هزار تومانی را هم ندارند:«وضعیت دسترسی به اینترنت بهگونهای است که وقتی یک پیام در گروه واتسآپی فرستاده میشود، شاید نیمی از اعضا حتی نمیتوانند پیام را ببینند.» سپهری میگوید، قبل از این در دوره کرونا هم شرایط سختی برای این افراد پیش آمده بود و منجر شد بسیاری از صاحبان کسبوکارها به سمت پلتفرمهای داخلی مهاجرت کنند و گروه تشکیل دادند، اما نتیجهای که میخواستند نگرفتند و دوباره به سمت
اینستاگرام و واتسآپ بازگشتند. برخی از همین طریق مشتریان خارجی پیدا کردند و محصولات خانگی و صنایع دستیشان را میفروختند. ترشی، مربا، سبزیخشک و... را در خارج از ایران دو سه برابر قیمت میفروختند و کمکی به معیشت آنها کرده بود، اما این بازار تعطیل شده است. سپهری ادامه میدهد:«زمانیکه این افراد نتوانند محصولاتشان را به نمایش بگذارند، کجا میخواهند آنها را بفروشند؟ دو سال در بحران کرونا بیشترین آسیب به این گروه وارد شد و زنان روستایی بیش از همه ضربه دیدند. بعد از کرونا کمی جان گرفته بودند که سه ماه پیش، دوباره دچار بحران شدند.» به گفته او، شرایط فعلی بهگونهای است که مردم نه پول برای خرید دارند، نه دسترسی و نه حوصله خرید کردن. نمیتوان تشخیص داد که نبود فروش دقیقا مربوط به کدام بخش است.
سپهری در ادامه به کسبوکار زنان سیستانوبلوچستانی در بخش سوزندوزی اشاره میکند. به گفته او، تمام این فعالیتها تعطیل شده است. آنهایی که در حوزه گردشگری فعال بودهاند هم بهطور کلی فعالیتشان متوقف شده است:«اخیرا برای بازدید از برخی کسبوکارها، بازدیدی از قشم داشتم، چندین روستا که پیش از این محل اسکان گردشگران بود و همیشه پر بود، هیچ مسافری نداشت و در هفت هشت روستا فقط یک زوج خارجی بودند. گردشگری تنها مربوط به اقامتگاه نمیشود، خرید محصولات روستایی، گردش در منطقه و قایقسواری و... از سوی توریستها رقم میخورد و حالا تعطیل شده است.»
کارآفرینانی که بهطور مستقیم با زنان روستایی در ارتباطاند از مشکلات این افراد میگویند. عصمتمیر، مشاور و مربی کارآفرینی در سیستانوبلوچستان یکی از آنهاست. او در زمینه کسبوکارهای روستایی زنان، صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی و صنایع در این استان فعالیت میکند و میگوید که از زمانیکه دسترسی به شبکههای اجتماعی محدود شد، این گروهها عملا دیگر مشتریشان را از دست دادند؛ مگر کسانی که بهطور مستقیم با مشتریان در ارتباط بودند. او میگوید:«اغلب این افراد زنان هستند که در گروههای چندیننفره از 4 تا 50 نفره مشغول به فعالیتاند. آنها عروسک میبافند، عطاری آنلاین دارند، غذاهای خانگی و صنایعدستی تولید میکنند. آنها زنان زاهدان، بلوچستان، هامون، زابل و... هستند.» میر میگوید که در این مدت به این افراد توصیه کردهاند که از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند تا زمانی که بتوانند بازارشان را پیدا کنند. البته پلتفرمهای داخلی مشکلی که دارند از نظر تعداد است. تعدادشان زیاد است و مخاطبان در هر پلتفرمی پراکنده شدهاند:«برای این زنان روزانه دو تا سه مشتری هم خوب بود. گاهی مشتری از خارج از کشور هم داشتند، مثلا از آلمان که از طریق مسافران برایشان ارسال میشد. این افراد اغلب از طریق اینستاگرام آنها را پیدا کردهاند.» این مشاور و مربی کارآفرینی میگوید که شاید هنوز برخی از این مشاغل فعالاند اما بازاری ندارند:«بیشتر محصولات سنتی مثل ترشی، عنبه، ادویه و... از طریق شبکههای اجتماعی فروش دارند. اغلب هم زنان جوان 20 تا 35 سال هستند که کمکخرج خانهاند. در بسیاری از روستاها، دیگر نمیتوان کشاورزی داشت، مثل برخی مناطق در سیستانوبلوچستان که خشک است و آبی پیدا نمیشود. آنها ناچارند از راههای دیگر کسب درآمد کنند.» میر که نائبرئیس صندوق حمایت از زنان سیستانوبلوچستان است، میگوید اوضاع اقتصادی بهگونهای است که افرادی که قبلا وامهای پنجشش میلیون تومان میگرفتند حتی نمیتوانند قسطهایشان را بدهند تا ما بتوانیم وام را به شخص دیگری هم اختصاص دهیم:«منطقه سیستان نه آب دارد و نه کشاورزی و مردمش بهشدت در فقر به سر میبرند. آنها از این طریق
زندگی می کردند و حالا اوضاعشان بسیار بد است.» او میگوید که «برخی از این افراد به سمت پلتفرمهای داخلی رفتهاند.»
خدیجه سعیدپور، مدیرعامل یک شرکت گلیمبافی است و با زنان روستایی و عشایر در آذربایجان غربی در ارتباط است؛ زنان شهرستان میاندوآب و روستاهای اطراف، مثل روستای گلسلیمانآباد باروق. میگوید:«ما در شرایط بسیار بدی قرار داریم و نفسهای آخر را میکشیم. ما به سختی خود را سرپا نگهداشتهایم. در چنین وضعیتی، بانکها هم به ما فشار میآورند تا قسطها را پرداخت کنیم.» به گفته سعیدپور، از یک طرف نمیتوان تبلیغ کرد و از طرف دیگر مردم دست و دلشان به خرید نمیرود و از همه اینها مهمتر اینترنتی وجود ندارد:«ما از طریق اینستاگرام برای سراسر کشور فروش داشتیم، این گلیمها و صنایع دستی تولیدات زنان روستایی و عشایر است. ما 65 بافنده داریم و در صنعت گلیم نوآوری داشتیم. به این زنان بهصورت رایگان آموزش داده شد و به تدریج کار را شروع کردند. حتی به آلمان صادرات داشتیم و در نمایشگاهی در عراق شرکت کردیم. اما حالا کار پیش نمیرود. فعلا محصول تولید میکنیم تا بعدا بفروشیم.» به گفته او، صفحههای آنها در فضای مجازی، دیگر باز نمیشود. آنها دنبالکنندههای واقعی در این فضا داشتند که خریدار بودند. اما این فرصت از آنها گرفته شد. سعیدپور از سال 89 در این بخش مشغول به کار است و میگوید که زمینهای کشاورزی به دلیل خشکی دریاچه ارومیه، رونقی ندارد و مردم به سمت صنایع دستی رفتهاند تا معیشتشان ضربه نخورد. آنها در کنار گلیمبافی، روتختی هم تولید میکنند و سعیدپور میگوید از نظر کیفیت آنقدر خوب است که بهعنوان محصول ترک در آذربایجان بهفروش میرود. براساس اعلام این کارآفرین، آنها با 65 زن روستایی ارتباط دارند که از بین آنها تعدادی سرپرست خانوادهاند:«برخی از این خانوادهها حتی پول ندارند برای فرزندشان یک دفتر مشق بخرند. گروهی از آنها بهدلیل اینکه کرایه ماشین از روستا به شهر ندارند، بچههایشان را به مدرسه نمیفرستند. قبلا اهالی از صندوق حمایتی روستا، برای راهاندازی یک کسبوکار وام میگرفتند و حالا برای معیشتشان.» به گفته سعیدپور، اگر این زنان خیلی خوب کار میکردند ماهی یک میلیون و 500 هزار تومان درآمد داشتند. با اینکه مبلغ بسیار پایین است، اما زنان روستایی با همین مبلغ هم به درآمد خانواده کمک میکردند.
با ۲۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه سیاسی
لینک مستقیم بالاترین لینک ها...
ما را در سایت بالاترین لینک ها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : مسعود رام balatarin بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 13 دی 1401 ساعت: 13:29